خاندان خسروشاهی
شرکت : گروه صنعتی مینو سهامی تولید دارو، تیدی، تولی پرس( تولید مواد شوینده ) ، کیوان ( به تولید انواع بیسکویت و...) ، پخش البرز، پایور، پایه گذار، تکنو صنایع، شرکت سهامی سویران، شرکت سهامی سایانمید
زاده : 1280
ملیت : ایرانی
محل زندگی : تبریز
زندگی نامه
خاندان خسروشاهی
خاندان خسروشاهی تا قبل از انقلاب سال 1357 ایران مالکیت شرکت سرمایهگذاری البرز، گروه صنعتی مینو و کارخانههای داروسازی مهمی از جمله تولید دارو، تولی پرس و چندین کارخانه و تجارتخانه دیگر را در دست داشتند. این خانواده با تلاشهای فراوان خود توانستند تا ظرف 78 سال (از سال 1280 تا 1357) تبدیل به اولین و مؤثرترین افراد در حوزههای مختلفی از صنعت سرزمین مادری خود شوند. اوج فعالیتهای این خانواده در دهههای 40 و 50 خورشیدی بودو آنها طیف وسیعی از کارخانهها مثل تولید دارو، تولید مواد غذایی و… را در اختیار داشتند.
حاج حسن خسروشاهی در اواخر قاجار تا اوایل دوران پهلوی اول، مدتها رئیس اتاق بازرگانی تبریز بود. در آن زمان که هنوز قوانین مدنی و بازرگانی رایج نبود و معاملات بر اساس قوانین شرعی صورت می گرفت، وی به علت داشتن درجه اجتهاد، مرجعی برای حل و فصل اختلافات معاملاتی تجار بود و قسمت بیشتر وقت او صرف این گونه کارهای اجتماعی می شد. سه برادر باهم و زیر نظر حسن خسروشاهی مشترکا تجارت می کردند. کار مشترک و هماهنگی سه برادر در آن زمان، بین فعالان اقتصادی تبریز ضرب المثل بود .
تجارت خانه وی و دو برادرش در سرای میانه بازار تبریز قرار داشت . این سرا همچون کاروانسرا ساخته شده بود وسط آن یک حیاط و فضای سبز بزرگی داشت که انواع کالا مثل کاغذ، پارچه، شیشه، قند و شکر در آن انبار شده بود و در اطراف دفاتر تجارتی در دو طبقه ساخته شده بود. حجره حاج حسن خسروشاهی و برادرانش در طبقه دوم قرار داشت. درحالیکه تحصیلاتش در حد اجتهاد می باشد، همراه دو برادرش غفار وحسین از سال 1280 شمسی و یک کارمند کار تجارت را شروع کردند. آنها به واردات کالاهایی از قبیل فاستونی، کاغذ، چای، شکر و... می پرداختند. علاوه بر فعالیت تجاری اقدام به تاسیس کارخانه نساجی با سرمایه گذاری مشترک سه شریک تجاری ( آنها نیز برادر بودند) در قزوین کردند.
یکی از برادران به نام حسین خسروشاهی به همین منظور در سال 1315 - 1314 به ایتالیا رفت. او یک مهندس نساجی را از ایتالیا برای اداره امور فنی کارخانه آورد. آنها پارچه بافی آذربایجان را در سال 1316 ، با سرمایه گذاری 352 هزار تومان ( با 100 دستگاه ریسندگی و بافندگی پنبه) تاسیس کردند. کارخانه پارچه های ضخیم می بافت که مورد استفاده روستائیان بود. غیر از مهندس ایتالیائی، سه برادر، شرکا و مدیران، در نساجی تجربه نداشتند.
حمایت گمرکی و سود بازرگانی نسبت به محصولات نساجی وارداتی، امکان تداوم تولید با سودآوری را برای آنها در چند سال اولیه، بدون تخصص و تجربه لازم در صنعت نساجی تضمین نموده بود. مشکلات مدیریتی و بی توجهی به تحولات ایجاد شده پس از جنگ جهانی دوم در صنعت نساجی و ناکامی در نحوه اداره کارخانه خصوصا با بزرگ شدن فرزندان، همچنین فعالیت مستقل اقتصادی از سوی هر یک از آنها، سرانجام شراکت بین برادران را در سال 1325 به پایان رساند و هریک از آنها کار مستقل تجاری و صنعتی خود را پیش گرفتند.
علل ناکامی کارخانه، فقدان مدیر شایسته بود که به امور صنعت نساجی وارد و در عین حال مستقل از شرکا باشد و شخصا با جایگزین کردن ماشین های نو بجای فرسوده، تغییر ساختار سازمانی کارخانه و جلوگیری از دخالت های ناشیانه شرکا بتواند شرکت را به سود آوری برساند. گام های اولیه فعالیت صنعتی گر چه موفق نبود اما بستر لازم برای جلوگیری از خطا های بعدی را در صنعت برای خانواده خسروشاهی فراهم نمود.
حاج حسن خسرو شاهی 6 پسر داشت که بنگاه های تجاری و صنعتی گروه تولید دارو را اداره می کردند. در آغاز دهه50، نوه هایش نیز به گروه خانواده پیوستند. سه برادر به نام های نصرالله دکترای داروساز، کاظم دکترای اقتصاد، محمد مهندس مکانیک دوره های آموزش عالی داخل و خارج از کشور را طی نمودند . سه برادر دیگر به نام های احمد، جواد و مجید پس از طی دوره دوم متوسطه نظام آموزشی قدیم، به پدرشان در بازار پیوستند . اصغر خسرو شاهی فرزند احمد مهندس شیمی، در اوایل سال های 1350 به گروه پیوست.
خانواده خسرو شاهی از اوایل سال های 1335 به کمک فرزندانش بار دیگر فعالیت صنعتی را آغاز نمود. این بار در صنعت دارو و شوینده ها فعالیتش را متمرکز نمود. او در آغاز فعالیت صنعتی در پیامی خطاب به پرسنل شرکت، اول دیماه 1336 اعلام نمود: کارگران و کارمندان عزیز فرزندان من کارگاهی که در آن کار می کنید مثل خانه شما است بکوشید خانه خود را خوب نگه دارید و نظم وترتیب را در آن رعایت کنید. آنچه را که برای خود نمی پسندید برای دیگران روا ندارید. نتیجه کوشش شما و ما در این موسسه، درمان بیماران و تسکین آلام دردمندان می باشد.
راز موفقیت 1- ایمان به خداوند 2- رازداری، احساس مسئولیت، صمیمیت و دلسوزی در کار است که با اعتماد بنفس و هوشیاری، می توان استعداد خدادادی را آشکار و همگان را بخود علاقمند نمود. 3- راستی، امانت، نظم وترتیب، پاکیزگی در کار، مهربانی با زیر دستان، فرمانبرداری و احترام به کارفرمایان از علل موفقیت است.
این پیام دستورالعمل و راهنمای گروه تولید دارو برای 22 سال بعد بود. آنها درطی یک پروسه تاریخی16 شرکت تجاری و صنعتی تاسیس نمودند و در چندین سرمایه گذاری مشترک بانک، بیمه و بسته بندی با سایر سرمایه گذاران مشارکت نمودند . از این میان 16 شرکت گروه تحت پوشش شرکت سهامی عام سرمایه گذاری البرز قرار گرفت. شرکت سهامی تولید دارو، تیدی، تولی پرس( تولید مواد شوینده ) ، کیوان ( به تولید انواع بیسکویت و...) ، پخش البرز، پایور، پایه گذار، تکنو صنایع، شرکت سهامی سویران، شرکت سهامی سایانمید کی بی سی، شرکت سهامی سولفاتیک، شرکت سهامی آروکا، شرکت سهامی تولیفارما، شرکت سهامی پیازر، شرکت سهامی کار آزاد، و کامپیوتر البرز و... به فعالیت های خود ابعاد گسترده ای دادند.
کاظم خسروشاهی در مدرسه رشدیه تبریز، مدرسه تجارت تهران و در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در رشته اقتصاد (که در آن سالها در آن دانشکده تدریس میشد) درس خواند و برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد.
مدتی در آنجا به تحصیل پرداخت و با محیط و کار آمریکایی آشنا شد و پس از بازگشتن به ایران، باز تحصیلاتش را ادامه داد و از دانشگاه تهران دکترای اقتصاد گرفت. با همکاری اعضای پرجمعیت و ثروتمند و در عین حال همبسته خانواده، وارد کار و کسب شد و به موازات چندین فعالیت صنعتی، بازرگانی و وارداتی خانواده، در اوضاع و احوالی که کشور با اقتصاد وابسته و افزایش نیازهایش به واردات از خارج، بیش از پیش به کالاهای خارجی وابسته میشد، نمایندگی فروش محصولات دارویی یکی از کارخانههای خارجی تولیدکننده دارو را به دست آورد و پس از مدتی در پخش دارو در ایران و مدیریت آن کارکشته شد و توانست نمایندگی پخش محصولات دارویی کارخانههای بیشتری را به دست آورد و در جریان کار با ویژگیهای اجتماعی محیط و فضای کار در ایران و ترفندهای توسعه فعالیت و افزایش سودآوری آشنا شد و با شناختن بهتر آن ویژگیها، به تبحرهای مدیریت بومی تسلط یافت.
پخش دارو اندکاندک وسعت گرفت و شبکه آن در سراسر کشور شاخه دواند و ضرورتهای دیگر مدیریت شبکه، مانند کانونها، مراکز، وسایل حملونقل، دفترها و ابزارهای لازم برای پخش دارو از راه شبکه افزوده شد، بهگونهای که در اواخر دوران پهلوی، شاید بیش از چهل هزار داروخانه و مغازه و فروشگاه در سراسر ایران، محصولات گروه خسروشاهی را اعم از دارو و وسایل بهداشتی و پاکشویی و آرایشی و غذایی توزیع میکردند که این فعالیت گسترده، رایانهای هم کنترل میشد.
برادران خسروشاهی بنا به شناخت و تجربه و نیز استفاده از روشهای بازارپژوهی و بازارشناسی، شبکه پخش و فروش بسیار سودآور داروهای بدون نسخه را از طریق داروخانهها گسترش دادند و بعد هم با کسب امتیازها و جوازهای لازم، به تولید دارو در ایران روی آوردند، تا جایی که در اواخر همان دوران پهلوی، توانستندچندین نوع محصول دارویی در ایران تولید کنند که در زمان خود اقدام و موفقیت بزرگی بود.
خسروشاهی برای رفع این مشکل به دیدار دکتر منوچهر اقبال رفت که هم پزشک بود و هم در آن زمان نخستوزیر. اقبال پس از شنیدن مشکل، البته به روایت خسروشاهی، توصیه کرد که خود را به دردسر نیندازد و مثلا به جای آنکه گرد پنیسیلین و شیشه آن را جداجدا وارد کنند، پنیسیلین را بستهبندی شده و یکجا وارد کنند .کاظم خسروشاهی در عین حال که به مدیریت بخشی از گروه صنعتی خود (تولید دارو- تیدی) ادامه میداد، از مطالعه منابع تخصصی، گذراندن دورههایی در خارج از کشور، بررسی و نقد مداوم فعالیتهای گروه خود و رایزنی با دیگران غافل نبود.
خاندان خسروشاهی پس از انقلاب سال 1357 ایران
پس از انقلاب ایران، بخشی از شرکتها و کارخانههای خاندان خسروشاهی در جریان مصادره اموال و داراییهای افرادی که با حکومت پهلوی در ارتباط بودند، مصادره شد؛ اما در این بین از کاظم خسروشاهی بهدلیل قرار گرفتن در منصب وزارت بازرگانی در دولت آقای جمشید آموزگار بیشتر از سایر اعضای خانواده اموالش مصادره شد. او در ابتدا وقتی که در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل حقوق بود به آمریکا مهاجرت کرد و در نهایت توانست با تلاشهای فراوان خود نمایندگی شرکت داروسازی ماکسون رابینز را دریافت کند. در اختیار گرفتن نمایندگی این شرکت پلی بود تا کاظم خسروشاهی دست به تأسیس شرکتهای داروسازی تولی پرس و تولید دارو بزند و در نهایت همین شرکتها پس از انقلاب سال 1357 ایران توسط دولت وقت مصادره شد.
کارخانه مینو در میانههای انقلاب ایران از مصادرههای انجام شده بینصیب نماند و در نهایت پس از کشمکشهای فراوان در سال 1359 با فشار احزاب چپ و مارکسیستی مالکیت این کارخانه از علی خسروشاهی و حسن خسروشاهی گرفته شد. تا قبل از انقلاب سال 1357 ایران، گردش سرمایه کارخانه مینو چیزی در حدود 350 میلیون دلار بوده است.
حسن خسروشاهی این از دست دادن اموال را بههیچ عنوان برای خود یک پایان کار فرض نکرد و پس از مهاجرت خود به کانادا شرکت فیوچر شاپ را تأسیس کرد. این شرکت در ابتدا تنها یک فروشگاه داشت، اما حسن خسروشاهی با توجه به اطلاعات، دانش و آشنایی با چالشهایی که در راه تأسیس یک کسبوکار وجود دارد، توانست تا تک فروشگاه شرکت خود را به 90 شعبه همراه با 8000 کارمند تبدیل کند. تبدیل شدن تک فروشگاه این شرکت به چندین شعبه در نهایت باعث شد که حسن خسروشاهی در لیست سرمایهدارترین افراد کانادا قرار بگیرد. پس از افزایش ارزش فیوچر شاپ، شرکت آمریکایی مادر فروشگاههای بست بای، وسوسه شد تا شرکت حسن خسروشاهی را بخرد و در نهایت هم موفق شد.
منابع مختلف در مورد ارزش داراییهای حسن خسروشاهی عدد یکسانی را اعلام نکردهاند، اما یکی از موثقترین آنها اعلام کرده که او دارای سرمایه تقریبی 2 میلیارد دلاری است. با توجه به این میزان دارایی، حسن خسروشاهی در حال حاضر هفتمین فرد ثروتمند کانادا است.